امنیت ملی از نگاه سردار سلیمانی
قدرت ملی ملاک بازدارندگی و دفع تهدیدات امنیت ملی ایران است.سخنرانان این نشست دکتر سیدمحمدکاظم سجادپور، رئیس دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه و عضو هیات علمی دانشکده روابط بینالملل، دکتر محمد مرندی، دکتر ابراهیم متقی و دکتر ناصر هادیان، همگی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران بودند. دکتر کیهان برزگر، مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل واحد علوم و تحقیقات و مشاور ارشد دانشگاهی دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی هم مدیریت این نشست را بر عهده داشت.
امنیت ملی از نگاه سردار سلیمانی
مولفههای مهم امنیتی
در ابتدای این نشست دکتر برزگر با اشاره به آثار و پیامدهای اقدامات شهید سردار سلیمانی به سه مولفه اصلی از زاویه نگاه شهید سلیمانی اشاره کرد: «نخست، مفهوم بازدارندگی است که در رویکرد ایشان مساوی با افزایش قدرت ملی به منظور حفظ بقا و امنیت کشور بود.» از نظر او «این سردار ملی با نگاهی عملگرایانه و استراتژیک دو دشمن اصلی ایران در مرزهای شرقی و غربی یعنی گروه طالبان و رژیم بعثی صدام را به چالش کشید و بعد از سقوط این دو رژیم با رویکردی محلی، حکومتهای این دو کشور را به حکومتهای دوست تبدیل کرد.»
وی سپس به مفهوم State (کشور) در ادبیات نظامی و استراتژیک سردار سلیمانی اشاره کرد و افزود: «این فرمانده بزرگ معتقد بود مرزهای ملی کشور خط قرمز امنیت ملی هستند و اینکه نزدیکی گروههای افراطی و نفوذ رقبای خارجی به مرزهای ملی ایران با واکنش جدی و فوری مواجه میشود. این رویکرد پیام جدی در ممانعت از نزدیکی گروه تکفیری تروریستی داعش به مرزهای ملی ایران در زمان حمله به عراق داشت.» مولفه دیگر از نگاه مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل واحد علوم و تحقیقات، در مورد سردار سلیمانی «هدایت جنگهای نامتقارن با بسیج نیروهای محلی و گروههای دوست ایران در عراق و سوریه بود که وظیفه مبارزه با تروریسم تکفیری را بر عهده گرفتند و آنها را شکست دادند.» از نظر دکتر برزگر، «این نوع از جنگ در ادبیات روابط بینالملل با جنگ پیشگیرانه همخوانی دارد. یعنی با هزینه اندک و بدون درگیری مستقیم نظامی کشور هدایت جنگ به نفع منافع ژئوپلیتیک کشور جلو رفت. از این لحاظ، سردار سلیمانی نوعی تعادل بین منابع موجود و اندک کشور با محدودیتهای استراتژیک ایران در منطقه در مواجهه با رقبا بهوجود آورد. از این طریق، او مفهوم جدیدی از جنگ را به ادبیات استراتژیک دفاعی کشور وارد کرد.» برزگر با اشاره به اینکه در عملکرد شهید سلیمانی بحثهای مقاومت و ایدئولوژی نهفته بود، تاکید کرد: «ضمنا ایشان یک استراتژی را دنبال میکرد که با هزینه و منابع اندک و محدودیتهای استراتژیک کشور توانست سیاستی را طراحی کند که حتی قدرتهای بزرگ مانند آمریکا را پس بزند.» این استاد روابط بینالملل در پایان اشاره کرد: «بهنظرم انتهای نگاه سردار سلیمانی، ایجاد و تقویت محور مقاومت با هدف حفظ ایران بوده است. از این رو گفته میشود ایشان یک فرمانده ملی است که به مرزها، قدرت و بازدارندگی اعتقاد دارد و روحیه ملیگراییاش در قالب وفاداری به جمهوری اسلامی ایران خیلی بالا بود.»
عناصر قدرت ایران، داخلی است
بعد از مقدمه دکتر برزگر، نخستین سخنران این نشست دکتر محمدکاظم سجادپور، عضو هیات علمی دانشکده روابط بینالملل و رئیس دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه بود. سجادپور با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته بعد از انقلاب به مرور اعتماد به نفساش افزایش پیدا کرده گفت: «کشورهایی چون آمریکا یا متحدان منطقهای آن میخواهند با ابزارهایی چون تحریم و ترور، اعتماد به نفس ایران را دچار تزلزل کنند. اما باید توجه داشته باشیم عناصر قدرت ایران متکی به عاریه گرفتن از خارج نیست.» وی ادامه داد: «من به شخصه شاهد بودم که در ۴۰ سال گذشته این اعتماد به نفس در سطح ملی و منطقهای افزایش یافته و این افزایش اعتماد به نفس را ما مدیون اشخاصی چون سردار شهید قاسم سلیمانی هستیم.»دکتر سجادپور در واکاوی اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی گفت: «این اقدام آمریکا نه فقط نشاندهنده ضعف این کشور بلکه بیانگر ضعف ساختاری ایالاتمتحده آمریکا و متحدانش است.» معاون آموزشی و پژوهشی وزارت امورخارجه با اشاره به اینکه آمریکا و متحدانش در منطقه با چالشهای منطقهای و بینالمللی روبهرو هستند، تاکید کرد که در چنین شرایطی ما باید ثابت کنیم دارای کنشگری جدی در منطقه و مناطق پیرامونی خود هستیم.
ساختار جدید و کمهزینه امنیتی
سخنران دوم این نشست مجازی دکتر محمد مرندی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود؛ دکتر مرندی، شهید سلیمانی را یک فرد نابغه، موثر و خالص توصیف کرد که با نبوغ خود توانست ساختارهای جدید امنیتی را که کمهزینهتر است با تکیه بر مردم ایجاد کند. به گفته مرندی، درحالحاضر گروه حشدالشعبی در عراق که از نیروهای مردمی شکل گرفته بود، دستاوردهای خوبی کسب کرده است. استاد دانشگاه تهران در بخشی از صحبتهایش راجع به برجام نیز گفت: «جنس برجام هرچه که باشد خوب یا بد هر کدام از کارشناسان و تحلیلگران نظر خود را نسبت به آن دارند و بنده از ابتدا معتقد بودم این توافق مزایا و معایب قابلتوجه خود را دارد.» وی تاکید کرد: «برجام نه یک مائده آسمانی بود و نه معاهده ترکمانچای. اما آنچه مهم است اینکه آمریکا در زمان باراک اوباما هم برجام را اجرا نکرد و ما باید مراقب باشیم توپ در زمین آمریکا بماند.» دکتر مرندی افزود: «اکنون بدون هیچ کم و کاستی واشنگتن باید برجام را اجرا کند.»
لزوم خنثیسازی تهدیدات
سومین سخنران این نشست دکتر ناصرهادیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران بود؛ دکترهادیان در ابتدای سخنانش تهدیدات علیه ایران را به پنج دسته تقسیم کرد که شامل موارد زیر است: «۱-آمریکا، ۲-اسرائیل،۳- هرجومرج منطقهای، ۴- نظم منطقهای و جهانی و۵- عربستان.» او در توضیح این مساله که چرا نظم جهانی تهدیدی برای ایران بهشمار میرود، گفت: «زیرا این نظم، سلسله مراتبی است و کشورهایی مانند ایران را در موقعیت غیرمزیتمند قرار میدهد.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «ما باید براساس این تهدیدات، سیاستهایی اتخاذ کنیم تا بتوانیم با آنها مواجه شویم.» هادیان با اشاره به اینکه تهدیدات، عمق استراتژیک هر کشوری را مشخص میکند، افزود: «عمق استراتژیک ایران، لبنان و سوریه است.» به گفته او، جمهوری اسلامی ایران برای مواجهه با تهدیدات به تولید قدرت منطقهای و محلی روی آورد و نظام هنجاری متناسب با این مناطق را اعمال کرد. وی در توضیح نقش سردار سلیمانی در تقویت سیاستهای امنیتی ایران گفت: «سردار سلیمانی در تقویت بازدارندگی نامتقارن نقش بسزایی داشتند.» هادیان در مقایسه وضعیت ایران از یکسال گذشته که سردار سلیمانی به شهادت رسید تا به امروز توضیح داد: «از آنجا که سردار قاآنی بهعنوان جانشین ایشان تلاش کردهاند سیاستهای ایران در سوریه، عراق و یمن را حفظ کنند، بنابراین سیاست منطقهای ایران در یکسال گذشته دچار تغییر و تحول خاصی نشده است.»استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از این نشست به تشکیل ارتش چند ملیتی بهعنوان یکی از دستاوردهای مهم شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: «من کشور دیگری را سراغ ندارم که توانسته باشد به این نحو یک ارتش چندملیتی را سازمان دهد. این ارتش چند ملیتی در مبارزه با برخی تهدیدات همچون هرجومرج منطقهای، نظم منطقهای و جهانی موثر بود.»هادیان همچنین به مشکلات بین ایران و عربستان سعودی اشاره کرد و آن را ناشی از ناهماهنگی طرفین در دریافت تهدید دانست. این استاد دانشگاه افزود: «عربستان برای ایران در بخش تهدید پنجمین تهدید محسوب میشود. این درحالی است که برای عربستان، جمهوری اسلامی ایران نخستین تهدید بهشمار میرود.»وی ادامه داد: «کشورهایی چون عربستان، امارات و بحرین چون ایران را یک تهدید تلقی میکنند به سمت اسرائیل تمایل پیدا کردهاند. هادیان تاکید کرد: «این کشورها چون همسایه ایران هستند نباید به پایگاهی علیه کشور تبدیل شوند و ساخت زیرساختهای اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی در هر کدام از این کشورها توسط اسرائیل باید خط قرمز جمهوری اسلامی ایران باشد.»دکتر برزگر در تکمیل این بخش از سخنان دکتر هادیان گفت: «متاسفانه کشورهای عربی وارد یک بازی خطرناک استراتژیک شدهاند و هر کدام نیز دلایل خاص خود را دارند.» وی افزود: «احتمالا امارات اینگونه متصور است که برای حفظ معادله قدرتش، فراتر از آمریکا نیاز به یک قدرت دیگر نیز دارد و به اسرائیل روی آورده است. اما نکته اینجاست که اسرائیل با زرنگی درحال استفاده از تحولات منطقهای است و تلاش دارد خود را از مرکز منازعه ژئوپلیتیک منطقه خارج کند و از این لحاظ میتواند نوعی برتری در معادله روابط خود با اعراب بهدست آورد که باید با آن مقابله کرد.» استاد دانشگاه علوم و تحقیقات ادامه داد: «این مساله منطق داشتن روابط خوب با همسایگان بهویژه در حوزه خلیجفارس را که دکترهادیان به آن اشاره کرد توجیه میکند. چون این کشورها در حوزه فوری امنیتی ما هستند و هر کدام از آنها محل پایگاههای نظامی آمریکا بهشمار میروند.»
موازنه منطقه براساس موازنه مقاومت
دکتر ابراهیم متقی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز سخنران چهارم نشست «منطقه و جهان، یکسال پس از ترور شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی» بود. دکتر متقی در واکنش به صحبتهای دکتر هادیان که گفت برخی کشورهای عربی از ایران میترسند و به این دلیل به سمت اسرائیل کشیده شدهاند، تاکید کرد: «مساله مربوط به روابط با اسرائیل یک امر ساختاری سیاست بینالملل و مربوط به ساختار قدرت است.» وی در مورد نقش سردار سلیمانی نیز گفت: «شهید سلیمانی تلاش داشت موازنه منطقهای را براساس موازنه مقاومت شکل دهد.» استاد دانشگاه تهران ادامه داد: «الگوی مقاومت و جبهه مقاومت، منطقه را از فضای آنارشی خارج کرد.»دکتر متقی با اشاره به اینکه سردار سلیمانی با معادله قدرت توانست موازنه منطقهای و موازنه مقاومت را ایجاد کند، تاکید کرد: «بحران در منطقه زمانی افزایش پیدا میکند که قدرت ایران کاهش پیدا کند. اگر قدرت ایران افزایش پیدا کند، موازنه ایجاد میشود. اما اگر قدرت ایران کاهش یابد شرایطی شکل میگیرد که عدم موازنه، الگوی کنش تهاجمی قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای علیه ایران را افزایش میدهد.»
بخش پرسش و پاسخ
فرصت بایدن
در بخش پرسش و پاسخ، دکترهادیان در رابطه با روی کار آمدن بایدن و تاثیر آن بر مناسبات تهران-واشنگتن گفت: «آمدن بایدن برای ایران یک فرصت تلقی میشود چرا که ما در شرایط خاص بهسر میبریم و باید از این فرصت استفاده کنیم.» وی با اشاره به اهمیت دو مولفه بقا و توسعه برای کشور توضیح داد: «در شرایط فعلی، ما میتوانیم بقا پیدا کنیم، اما هدف ما فقط بقا نیست، بلکه توسعه را نیز مدنظر داریم که توسعه در چنین شرایطی دشوار است.» این استاد دانشگاه در توصیف ویژگیهای بایدن با اشاره به اینکه وی در سیاست خارجی استخوان خرد کرده افزود: «بنابراین کمتر تحتتاثیر لابیها قرار خواهد گرفت.»وی توضیح داد: «استفاده کردن از فرصت بایدن به این معنا نیست که به آمریکا امتیاز بدهیم؛ بلکه ما در موقعیت اقتدار به سر میبریم و میتوانیم از عناصر قدرتمان برای برداشتن تحریمها و کاهش فشارها روی مردم استفاده کنیم.»دکتر برزگر در این ارتباط اما نظر متفاوتی داشت و گفت تنها زمانی که بایدن از اندیشه مذاکره روی مسائل منطقهای با شرایط و دیدگاههای خود و همچنین محدودیت موشکی روی ایران دست بردارد، آن وقت مسیر گفتوگو فراهم میشود. ایران خواهان گفتوگو از موضع برابر سیاسی است. تجربه گذشته هم نشان داده که به آمریکا با هر دولتی که در این کشور روی کار بیاید، اعتماد لازم را ندارد.» او ادامه داد: «ایران و آمریکا دارای تضاد استراتژیک در منطقه هستند که به سادگی حل نمیشود.»
امکان درگیری تهران-واشنگتن
دکتر برزگر در پاسخ به این پرسش که احتمال درگیری بین ایران و آمریکا در هفتههای آتی تا روی کار آمدن دولت جو بایدن چقدر است؟ گفت: «بهنظرم احتمال درگیری اندک است. هرچند از شخصی چون دونالد ترامپ هیچ چیز بعید نیست، اما نکته این است که ایران پیام صریح و قاطع به کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، یعنی همان متحدان ترامپ فرستاده که در صورت هرگونه ماجراجویی از سوی آمریکا آنها هدف اولیه ایران خواهند بود. بر این مبنا، ترس از اقدام متقابل ایران سبب میشود که این کشورها ترامپ را از هر اقدام جنگی منصرف کنند.
چون بازنده اصلی آنها خواهند بود.» دکتر هادیان در پاسخ به همین پرسش مشابه تاکید کرد: «اگر آمریکای ترامپ بخواهد حملهای علیه ایران در این زمان باقیمانده انجام دهد، صرفا علیه تاسیسات هستهای خواهد بود. چون آمریکا نیروی نظامی کافی در منطقه ندارد و فرصت هم ندارد که بخواهد نیروهایش را افزایش دهد.» استاد دانشگاه تهران ادامه داد که پاسخ ایران به هرگونه حمله آمریکا باید پاسخ منطقهای باشد و در این صورت قطعا یک جنگ تمام عیار در منطقه صورت خواهد گرفت.دکتر مرندی هم در رابطه با احتمال وقوع درگیری نظامی گفت: «همه میدانند ترامپ را نمیتوان پیشبینی کرد.» وی ادامه داد: «ایران در سالهای بعد از اشغال گری عراق توانست نفوذ خود را گسترش دهد. پیش از آن در شرق ایران طالبان و القاعده حضور داشتند و در غرب صدام حسین. اما آمریکا از سال ۲۰۰۱ به بعد شرق و غرب ایران را اشغال کرد. بنابراین جمهوری اسلامی ایران هم توانست از فضاهای ایجاد شده برای نفوذ استفاده کند که حاجقاسم سلیمانی و مقام معظم رهبری محور اصلی این عملیات بودند.» به گفته این استاد دانشگاه تهران، اکنون پیوند متفاوتی بین ایران و متحدانش در منطقه برقرار شده و نفوذ جبهه مقاومت و ایران در سراسر منطقه بسیار بالاست. مرندی همچنین تاکید کرد که قدرت بازدارندگی موشکی ایران و متحدانش در منطقه قابلتوجه است. از این رو بعید بهنظر میرسد که آمریکا مایل باشد وارد درگیری نظامی با ایران شود. بهخصوص که نیروهای ایالاتمتحده درحالحاضر در برابر روسیه و چین صفآرایی کردهاند. وی همزمان تاکید کرد: «تاجایی که من خبر دارم اکنون نیروهای مسلح ایران درحالت آماده باش هستند تا آمریکاییها متوجه شوند که اگر خطایی از سوی آنها رخ دهد فورا با پاسخ ایران روبهرو خواهند شد.»
امکان مذاکره با غرب
دکتر برزگر درخصوص پیشنهاد احتمالی کشورهای اروپایی و آمریکا برای گفتوگو درباره مسائل دیگر نیز توضیح داد: «ایران درخصوص مسائل منطقهای بهدلیل برتری ژئوپلیتیک میدانی و اطمینان از برد میتواند در چارچوب منافع ملیاش گفتوگو کند، اما بحث موشکی خط قرمز ایران است. به واقع، هیچ کشوری در مورد مسائل بازدارندگی و سلاحهای متعارفاش، مگر بهصورت داوطلبانه مذاکره نخواهد کرد.» او ادامه داد: «اگر بایدن خواهان گفتوگوی معنادار باشد باید از سیاستهای مشابه رویکرد ترامپ دست بکشد. اشتباه ترامپ و متحدانش این بود که فکر میکردند باید ایران را نخست از درون ضعیف کنند، سپس با آن مذاکره کنند. اما تجربه نشان داده که یک ایران قوی تمایل بیشتری به گفتوگو و حل مشکلات دارد، چون احساس امنیت بیشتری از برد در گفتوگو میکند.»دکترهادیان نیز در این خصوص گفت: «بدون تردید اگر مذاکرهای شکل بگیرد که میگیرد باید بهصورت بازگشت بدون قید و شرط به برجام توسط ایران و آمریکا باشد.» وی ادامه داد: «طرفین هیچکدام نباید موضوع دیگری را به برجام ارتباط دهند و بعد از بازگشت به تعهدات برجامی و مذاکرات در این خصوص، سپس در صورت تمایل راجع به مسائل دیگر نیز بحث شود.»