سردار سادات حسینی مطرح کرد؛ اجازه تحریف ابعاد وجودی سردار سلیمانی را ندهیم

0
1263

سردار سادات حسینی مطرح کرد؛

اجازه تحریف ابعاد وجودی سردار سلیمانی را ندهیم

نشست «بازخوانی ابعاد مکتب سردار سلیمانی با رویکرد ترویج اندیشه و تفکر این شهید والامقام» هم‌زمان با اولین سالگرد شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی توسط مرکز مقاومت بسیج کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی با همکاری پایگاه مقاومت بسیج کارکنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به‌صورت مجازی برگزار شد.

سیدحمیدرضا قریشی (فرمانده بسیج ادارات) و سردار سیدباقر سادات‌حسینی (معاون قرارگاه ثارالله سپاه تهران) سخنرانان این‌نشست بودند.

در ابتدا، حسین نصیرزاده، فرمانده بسیج کارکنان وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری و مراکز آموزش عالی فرارسیدن سالگرد شهادت سردار سلیمانی و درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی را تسلیت گفت و سپس قریشی در شروع سخنانش با تشکر از بابت برگزاری چنین نشست‌هایی گفت: ما در شرایط فعلی باید تلاش کنیم تهدیدات را به فرصت تبدیل کنیم که درباره‌ی حاج قاسم من ‌می‌خواهم دو، سه مطلب بگویم و دین خودم را به این شهید ادا کنم. ان‌شاءالله بتوانیم خودمان نیز راه این شهید را ادامه دهیم.

وی در ادامه‌ سخنانش به پنج مرحله از مراحل زندگی سردار سلیمانی اشاره کرد و افزود: شهید سلیمانی از نوجوانی و جوانی با مردم و مشکلات آنها آشنایی داشت و «مردمی بودن» از خصایص حاج قاسم از نوجوانی است که او در مراحل بعدی زندگی و در فرماندهی تیپ فتح‌المبین و بعد از آن فرماندهی لشکر، عملیات خیبر و در سال ۸۶ نیز فرماندهی نیروی سپاه قدس؛ همه‌ی این موارد او را از مردم دور نکرد تا در مرحله‌ی پنجم زندگی‌اش به شهادت‌ رسید.

قریشی ادامه داد: در هر برهه‌ی تاریخی و در هر مرحله‌ی زندگی این شهید بزرگوار، درس‌های خاصی را فرامی‌گیریم و در مرحله‌ی پنجم به فرموده‌ی حضرت آقا، از شهادت و مکتب شهید سلیمانی هم درس می‌گیریم که این شرایط ما را بر آن داشت تا مکتب شهید سلیمانی را بیشتر بشناسیم.

فرمانده بسیج ادارات در ادامه به سه خصیصه‌ شهید سلیمانی؛ اخلاص، بصیرت در تفکر و ولایی بودن او اشاره کرد و گفت: سردار سلیمانی در عمل و پیروی از ولی امر مسلمین نیز نمونه بود. در مورد ولابی بودن حاج قاسم  این‌که؛ ایشان فرموده بود «من حاضرم ۲۰ بار در عراق شهید شوم و یک بار در ایران چون سرزمین امام حسین (ع) است». بنابراین او از ابتدا جان خودش را با امام حسین (ع) عجین کرده بود و با همراهانش که تعداد آنها ۱۰ نفر می‌شدند، شهید شدند و پیکر آنها مخلوط شد به‌طوری‌که در نجف بدنی داریم که بدن مخلوط شده‌ی حاج قاسم، ابومهدی المهندس و دیگر همرزمان ایشان است و در کرمان نیز همین‌طور تا مردم با خلوص در مزار این عزیزان حاضر شوند و علیه استعمار موضع بگیرند. استعماری که ۸ سال مردم دو کشور را به جان هم انداخته بود اما اکنون باید شرایط را ببینیم و بابصیرت کار کنیم.

وی در پایان به شرایط اخلاقی شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: سردار سلیمانی فرمانده لشکری بود که به دنبال اخلاق و پهلوانی بود او خودش را در شرایطی قرار می‌داد که درخواست مردم باشد و ما امروزه هر پدیده‌ای را که می‌بینیم یاد حاج قاسم می‌افتیم که اخیراً وقتی برف دیدم، یاد حاج قاسم افتادم که از مناطق مناطق عملیاتی سوریه با معاون اداری و پشتیبانی خود تماس می‌گرفت و به فکر آهو و قوچ‌های کنار پادگان بود که برای آنها غذا تهیه کنند و با وجود  این‌که در میدان جنگ بود اما به جزئیات هم حساس بود.

سادات حسینی، سخنران بعدی این مراسم گفت: همین الان که با شما صحبت می‌کنم با ۴ مناسبت روبه‌رو هستیم؛ ایام فاطمیه، سالروز شهادت سردار سلیمانی، سالروز حماسه‌ی ۹ دی و درگذشت آیت‌الله مصباح یزدی، سنگربان علم و معرفت است که برای ایشان از خداوند متعال علو درجات را خواستارم.

وی با اشاره به سوره حج آیه ۳۲، «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ» گفت: هر کس شعائر الهی را گرامی بدارد این کار نشانه‌ی تقوای دل‌ها[ی آن‌ها] است. ما چگونه می‌توانیم مناسبت‌های مختلف الهی را گرامی بداریم؟ وی به این سوال خود این‌چنین پاسخ داد: اهل معرفت دو شیوه را در این‌باره مطرح می‌کنند؛ اول، گرامی‌داشتن در ظاهر، یعنی حتی با پوشیدن لباس مشکی. دوم، گرامی داشتن در باطن، یعنی شناخت تفکر، سیره و اندیشه‌ی بزرگان. مثلاً تفکر در اندیشه‌ی فاطمی. در این جلسه بیشتر سعی می‌کنیم به‌مناسبت شهادت حاج قاسم، شناخت عمیق‌تری از شخصیت و مکتب ایشان در قالب مکتب سلیمانی بپردازیم.

سردار سادات‌حسینی ادامه داد: یکی از نکات مهم مربوط به شرایط فتنه «تحریف» است که ما نباید اجازه‌ی تحریف دهیم و ابعاد وجودی این سردار بزرگ را بهتر به جهانیان بشناسانیم. یکی از ابعاد وجودی شناخت حاج قاسم، بازخوانی وصیت‌نامه‌های ایشان است که در این فرصت می‌توانیم به بخش‌هایی از اصلی‌ترین حرف‌ها و تفکرات او دسترسی پیدا کنیم. ما می‌توانیم مکتب و شخصیت حاج قاسم را در سه محور دیانت و معنویت، ولایت و بصیرت ارائه دهیم. در مورد دیانت و معنویت و  این‌که چقدر متدین بود و چقدر التزام عملی داشت؛ یکی از گزاره‌هایی که در وصیت‌نامه‌اش بود که می‌گوید «خداوندا تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر اما متدین و عاشق اهل بیت قرار دادی». از گزاره‌های دیگر گفتن، اشهدان لااله‌الاالله و شهادت به اصول دین است یا این‌که در بخشی دیگر شهادت می‌دهد «قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است».

وی تأکید کرد: در بخش دیگری از وصیت نامه‌ی سردار آمده است: خدایا دستانم و کوله‌پشتی سفرم خالیست، خدایا مرا بپذیر و پاکیزه بپذیر، جز دیدار تو نمی‌خواهم. بهشت من جوار توست که حتی مقام معظم رهبری نیز می‌فرمایند؛ «معجزه‌ی اخلاص حاج قاسم در این بخش‌ها موج می‌زند». عمق اعتقاد حاج‌قاسم این است که می‌گوید؛ بارها تو را دیدم و حس کردم و دستم را بپذیر آن‌چنان‌که شایسته‌ی تو باشد. این‌ها همگی بیان‌گر تدین اوست و همگی در عمل، رفتار و سیره‌ی خودش ملموس بود و این بعد ولایت‌مداری اوست او در همان ابتدا مطرح می‌کند؛ «اگر بی‌بهره بودم از دوره‌ی مظلومیت علی‌بن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آن‌ها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند». در واقع شهید سلیمانی اصل ولایت را در ارتباط با خدا و پیامبر گرامی و ائمه اطهار می‌بیند.

سادات‌حسینی گفت: حاج قاسم در وصیت‌نامه‌ی خودش چندین بار حضرت امام (ره) و اسم مقام معظم رهبری را به عنوان ولی فقیه زمان یاد می‌کند «خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام، تشیّع، ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز ــ که جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی». در جای دیگری از وصیت‌نامه‌اش می‌گوید: «جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است… برای نجات اسلام خیمه‌ی ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسول‌الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله الحرام، مدینه، حرم رسول‌الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند… من حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست». در مورد بصیرت هم می‌گوید؛ «من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند و …».

وی در خاتمه‌ سخنانش گفت: فرهیختگان، دانشجویان، استادان و پژوهشگران باید بتوانیم سیره و جهت فکری حاج قاسم را بهتر تشخیص بدهیم. البته هرکس که می‌خواهد خودش را در مسیر حاج قاسم نشان دهد ارزشمند است، اما باید در «عمل» بتوانیم با بهره‌گیری از مکتب فاطمی آن خاتون مجاهدت، مقاومت و خاتون شهادت که فرزندان خودش را در طول تاریخ تربیت کرد، عمل کنیم و گام برداریم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید


7 + = سیزده