ناگفتههای فرمانده تیپ زینبیون از حمله داعش به عراق
صادق اشک تلخ از فرماندهان کرمانشاهی دفاع مقدس است که بیشتر بهعنوان برادر شهیدان حسین و امیر اشک تلخ شناخته شده است و در سالهای اخیر حضور وی در جبهه مقاومت در سوریه و رزم در کنار سید شهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی سبب شده است که خاطراتی بسیاری از اخلاق و منش این شهید داشته باشد.
صادق اشکتلخ درباره ویژگیهای فرماندهی حاج قاسم سلیمانی گفت: حاج قاسم ارتباط روحی خوبی با فرماندهان، نیروها و نزدیکان خود برقرار میکرد به گونهای که امروز که ایشان شهید شدند من تصور نمیکنم از بین ما رفتهاند و برخی مواقع که عکس ایشان را در مکانهای مختلف میبینم یا بعد از شهادت ایشان که به سوریه رفته بودم احساس نمیکردم که شهید شدهاند.
اشکتلخ افزود: حاج قاسم وصیت کردند کنار دو شهید حسین یوسفالهی و حسین بادپا دفن شوند؛ حسین بادپا در سوریه شهید شد و ارتباط روحی با وی داشت و شهید سلیمانی همیشه تأکید میکرد مراقب این شهید باشند که شهید نشود.
وی افزود: روزی تعریف میکردند که یکبار حسین بادپا گفته حاج قاسم در ایران هستند و بیمار شده و یک هفتهای گذشت و ایشان که به سوریه آمدند حالشان را جویا شدیم گفتند حسین لو داد؟ و این ثابت میکرد که حاج قاسم مکاشفه روحی با نیروها داشت.
شهادت حاج قاسم تعهدها را مضاعف کرد
اشکتلخ بیان کرد: بعد از شهادت ایشان و در آزادسازی اتوبان حلب در تمام قرارگاهها حضور حاج قاسم را احساس میکردیم؛ همانطور که حضرت آقا فرمودند هنوز هم انقلاب با نفس حضرت امام(ره) جلو میرود یعنی روح امام در بدنه انقلاب هست، روح حاج قاسم نیز در بدنه مقاومت وجود دارد.
وی با بیان اینکه حاج قاسم استعدادهای بالای روحی و معنوی را کشف میکرد گفت: حاج قاسم همیشه میگفت که من یک آشنایی با افراد دارم و یک کشف که ایشان به کشف روحی افراد بسیار توجه داشت به ویژه افراد دارای روح بزرگ که میتوانند این روح را به عالم غیب متصل کنند و خود نیز اینگونه بودند.
وی با اشاره به اینکه همانگونه که روح امام در انقلاب وجود دارد روح حاج قاسم نیز در مکتب مقاومت حاکم است گفت: شهادت حاج قاسم تعهدها را مضاعف کرد و اگر ارتباط روحی که با امام داریم با امثال حاج قاسم داشته باشیم شهادت و نبود افراد جدایی ایجاد نمیکند.
ارتباط روحی حاج قاسم با وجود مقدس علیبن موسیالرضا(ع)
اشکتلخ با بیان اینکه شخصیت حاج قاسم برای هر قشری اسوه است عنوان کرد: در چهار سالی که در خدمت حاج قاسم بودم متوجه شدم ایشان توجه ویژهای به اخلاق و معنویت در فرماندهی داشت و این سبب شده بود ارتباط ایشان با بدنه و نیروها بسیار قوی باشد.
اشکتلخ با بیان اینکه حاج قاسم ارتباط روحی عجیبی با وجود مقدس علیبن موسیالرضا(ع) داشت افزود: ما به طور معمول بعد از نماز به ائمه سلام میدهیم اما بارها میدیدم که حاج قاسم بعد از نماز که همه متفرق میشدند دقایقی به طرف حرم امام رضا(ع) مینشست و تأمل میکرد.
وی با اشاره به اینکه جلسه با حاج قاسم معراج روحی فرماندهان بود و همه عطش دیدار با ایشان را داشتند گفت: در جلسهای که برای معارفه فرمانده زینبیون همراه حاج قاسم بودم بعد از اتمام جلسه فاصله حسینیه حلب تا خودروی حاج قاسم 100 متر بود و آنچنان نیروهای تیپ زینبیون ایشان را احاطه کرده بودند که امکان اینکه حاج قاسم کفش خود را بپوشد فراهم نشد.
وی افزود: حاج قاسم به تعبیر مقام معظم رهبری سردار ملی ایران است اما آنچنان در قلب نیروهای کشورهای دیگر نفوذ کرده که بعد از اتمام جلسه بدون کفش به خودرو رسیدند.
اشکتلخ با اشاره به اینکه حاج قاسم در برخورد با نیروها و زیرمجموعه آستانه حرف شنیدن بسیار بالایی داشت گفت: من فرمانده یگان بودم و با فرمانده بالاتر که اختلاف کاری داشتیم و به حاج قاسم مراجعه میکردیم ایشان به سلسله مراتب توجه نمیکرد و طرف حق را میگرفت و اصل را بر قانع کردن میگذاشت.
وی با بیان اینکه رفتار حاج قاسم طوری بود که عشق و علاقه و عطش دیدارش بیشتر میشد افزود: به گونهای با زیرمجموعه رفتار میکرد که صحبت از جلسه با ایشان میشد همه عاشق دیدار بودند و با شوق شرکت میکردند و این نمونه مدیر موفق بود.
اشکتلخ با اشاره به اینکه جنگ در سوریه مشکلات بسیاری داشت و متفاوت با هشت سال جنگ تحمیلی بود عنوان کرد: در سوریه دشمن، مردم و حتی برخی نیروها برای ما ناشناخته بود و زمانی که این مشکلات در محضر حاج قاسم عنوان میشد ایشان همه را به خدا، توحید و آخرت ارجاع میداد و میگفت بچهها همین روزها و شبهای سختی که آرزوی زود گذشتن آن را دارید یومالحسرت شما در قیامت خواهند شد.
وی با اشاره به اینکه پشتکار و خستگیناپذیری از دیگر ویژگیهای حاج قاسم بود گفت: طی 15 ماه 200 عملیات در حلب انجام و آزاد شد و حاج قاسم میگفت اصلا نباید مهلت استراحت به دشمن بدهیم و دو روز یک بار عملیات انجام میشد و برخی اوقات حاج قاسم در شبانهروز پنج ساعت هم استراحت نمیکرد.
داستان تقویمهای متعدد حاج قاسم
اشکتلخ با بیان اینکه حاج قاسم بسیار اهل برنامهریزی بود عنوان کرد: حاج قاسم چند تقویم و سررسید داشت و برنامه دو ماه خود را به روز یاداشت کرده بود که طی این دو ماه چه روزی در ایران، سوریه، عراق یا لبنان باشد و هر سررسید را به یک کشور اختصاص داده بود و حتی برای دقایق عمر خود هم برنامه داشت.
وی با اشاره به اینکه حاج قاسم اهل پیگیری بود و از سرمایه عمر خود به بهترین نحو استفاده میکرد گفت: وقتی صحبت از شهادت میشد حاج قاسم نسبت به شهدا بسیار متواضع بود و همیشه به ما میگفت ما یک جان به خداوند بدهکار هستیم و این بدهکاری را باید به بهترین نحو تقدیم کنیم و مَثل ما مَثل میوه رسیده است و اگر خداوند ما را نچیند خراب میشویم.
اشکتلخ با بیان اینکه حاج قاسم در وصیتنامه خود با ظرافت گفته که خداوند من را به بهترین نحو بپذیر افزود: ایشان در جلسات بارها شعری را میخوانند و میگفتند شاعر آن را نمیشناسم ولی شعر خوبی سروده است که میگوید « هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست / بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند » و وقتی این شهر را میخواند بغض میکرد.
وی با بیان اینکه حاج قاسم واقعاً نگران ابدیت خود بود گفت: برخی افراد از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی نقل میکنند که ایشان در حین درس یکمرتبه سکوت میکرد و این سکوت همه را فرا میگرفت و ایشان آرام میگفت ابد در پیش است.
اشکتلخ با اشاره به اینکه یأس و ناامیدی به هیچ وجه در وجود حاج قاسم نبود اظهار کرد: بعد از سقوط خانطومان به حلب رفتیم و آنجا خط تشکیل دادیم و حاج قاسم در جلسهای گفتند همانطور که خرمشهر سقوط کرد آن را پس گرفتیم خانطومان را نیز پس میگیریم و اصلاً ناامید نبودند.
وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حاج قاسم تربیت یافته حضرت امام است گفت: روح بزرگ امام در کالبد حاج قاسم قرار گرفته بود و هر جا شکست میخوردیم میگفت جنگ است و روح بزرگی داشت و امیدوار بود.
دلیل توقف جنگ در حلب چه بود؟
اشکتلخ افزود: در شکست خانطومان آنچه که حاج قاسم را بسیار ناراحت کرد و به خاطر آن همه فرماندهان را توبیخ کرد این بود که اجساد شهدا در منطقه جا مانده بود و نسبت به این موضوع بسیار حساس بود و همه را مؤاخذه کرد.
وی با اشاره به حس مردمدوستی حاج قاسم گفت: در مراحل آخر جنگ حلب، دشمن 23 هزار نفر را به عنوان سپر انسانی قرار داده بود و جنگ سختی بود و از نیروهای مقاومت خواستند جنگ را متوقف کنید که این جمعیت را رها کنیم که فرصت شود عقب بروند.
اشکتلخ افزود: تصمیمگیری در این زمینه بر عهده حاج قاسم بود و این مرد الهی دستور داد جنگ را متوقف کنند و زمانی که متوقف شد تمام امکانات سوریه را بسیج کرد که 23 هزار نفری که از چنگ تکفیریها خلاص شده بودند آب و غذا بدهند و اردوگاه و اتوبوس در اختیار آنها قرار دهند.
وی با اشاره به اینکه حس نوع دوستی در بالاترین مرتبه که تصور کنید در حاج قاسم وجود داشت گفت: حاج قاسم همیشه میگفت امیرالمؤمنین(ع) هرگز با خوارج توافق نکرد و امکان ندارد ما با داعش و جبههالنصره کنار بیاییم اما گروههای کوچکی بودند که حاج قاسم برای بازگشت آنها دستور مصالحه میداد.
وی افزود: حاجقاسم چون میدانست پشت جریان تکفیری آمریکا و موساد است میگفت امکان ندارد توافق کنیم و اعتقاد داشت ریشه آنها باید زده شود و برخورد او در میدان جنگ همچون شمشیر برنده و کوبنده بود.
اشکتلخ افزود: حاج قاسم در کوچه پس کوچههای جنوب حلب از خودرو پیاده میشد و غبار روی صورت بچهها را پاک میکرد و میبوسید و با بچههای روستایی سوری همچون بچههای شهدای ایرانی با لطافت برخورد میکرد و غبار صورت آنها را پاک میکرد.
کوتاهی در اجرای فرمان رهبری را معصیت میدانست
وی با بیان اینکه شهید سلیمانی 9 نعمت را در وصیتنامه خود بیان و برای آن شکرگذاری کرده که نخستین آن ولایت فقیه است گفت: این شهید در وصیتنامه خود اعلام کرده که خداوندا تو را سپاسگزارم که مرا در دورانی در دنیا قرار دادی که عبد صالح خدا را درک کنم و سرباز او شوم.
اشکتلخ با اشاره به اینکه حاج قاسم اهل نماز شکر بود عنوان کرد: بسیاری از بچههای ما اهل نماز نافله شب هستند اما اهل نماز شکر نیستند و حاج قاسم در هر موفقیتی نماز شکر میخواند و گریه میکرد و این یعنی به مرحله شاکری رسیده بود.
وی گفت: در جلسهای با حضور فرمانده حزبالله بودیم و نقشه را پهن کردند و حاج قاسم ماژیک را بیرون آورد که دستور حرکت بدهد که یکباره به طرف یکی از مسئولان عالی رتبه پرسید مطلبی که گفتم انجام شد و آن شخص جواب داد صحبت میکنیم که حاج قاسم ناراحت شد و گفت از زمانی که آقا دستوری را میدهند لازمالاجرا است و صحبت میکنیم معنی نمیدهد.
وی افزود: بعد از نیم ساعت جلسه را با ناراحتی اداره کرد و به از اتمام جلسه از موضوع پرسیدیم و گفتند حاج قاسم هر وقت به دیدار مقام معظم رهبری میرفتند و آقا دستوری میدادند حاج قاسم سریع تماس میگرفت که کار انجام شود و پیگیر میشد.
اشکتلخ با بیان اینکه حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری و شهدا خط قرمز حاج قاسم بودند که در این زمینه سریع برافروخته میشد و اعتقاد داشت جمهوری اسلامی این سه مورد است عنوان کرد: حاج قاسم اعتقاد داشت کار فرهنگی یعنی عمل فرهنگی و عمل فرهنگی یعنی عمل ما مسئولان و اگر مردم بر عمل ما صحه بگذارند یعنی بزرگترین کار فرهنگی انجام شده است و میگفت اگر عمل ما مسئولان سبب بدبینی مردم نسبت به نظام شود در واقع خون شهدا پایمال شده است.
وی گفت: حاج قاسم بسیار مراقب رفتار خود بود که نوع رفتار او در بین مردم سبب بدبینی آنها نسبت به نظام نشود.
اشکتلخ با اشاره به اینکه حاج قاسم کوتاهی در اجرای فرمان رهبری را معصیت میدانست افزود: حاج قاسم میگفت آقا حکیم مظلوم است و به یاد دارم اواخر آبان که بوکمال آزاد شد در جلسهای حاج قاسم گفت آن روز که داعش ظهور و بروز پیدا کرد برخی معتقد به مقابله نبودند ولی آقا فرمودند وارد عمل شوید که نتیجه آن تصمیم بزرگ را امروز با نابودی داعش میبینیم.
وی افزود: ایشان در همان جلسه گفتند وقتی داعش ظهور و بروز پیدا کرد جلسهای با نوری مالکی نخست وزیر و فرمانده نیروهای مسلح عراق داشتم و از نوع صحبت این شخص متحیر شدم که گفت همه چیز از دست رفت اما من گفتم هیچ چیز از دست نرفته و تا 6 ماه دیگر تکفیریها را تا عمق مرز عقب میزنیم و شما به رزمندگان روحیه بدهید.
اشکتلخ با اشاره به اینکه حاج قاسم شب و روز را به هم بافت و دغدغه اسلام و انقلاب را داشت گفت: حاج قاسم مورد عنایت خاص پروردگار قرار گرفت و قلوب این ملت و تمام ملتهای مسلمان را تسخیر کرد به طوری که اکنون بسیاری از نیروهای سوری همیشه یاد حاج قاسم را زنده نگه میدارند.
وی با اشاره به اینکه به تعبیر یکی از بزرگان خداوند امام(ره) را در این عصر مأمور کرد که راه را به همه نشان دهد گفت: امام میفرمود ما همه محتاج عنایت پروردگار هستیم و خداوند به حاج قاسم عزت و به راهش که جبهه مقاومت بود نصرت داد و این عنایت خداوند بود.
وی افزود: میزان عنایت پروردگار بستگی به میزان مجاهدت ما در راه او دارد و هرچقدر مجاهدت ما بیشتر باشد عنایت خدا بیشتر است و نتیجه 40 سال مجاهدت حاج قاسم در سختیها عنایت خداوند بود.