سردار سلیمانی و نگاه نخبگان عرب

0
758

سردار سلیمانی و نگاه نخبگان عرب

در این مجموعه گزارش‌ها علاوه بر تنوع نخبگان مخاطب از حیث تخصص و نوع فعالیت و حضور سیاسی و اجتماعی آنان، دیدگاه‌های متفاوت درباره شهید سلیمانی را هم در حد توان آورده ام.

مبارزان راه عدالت در جهان امروز، در سالی که از شهادت قهرمان رویارویی با ظلم و استکبار و تروریسم و تکفیر گذشت، هرگز آرام ننشستند. نگاه نخبگان عرب، از موافق و مخالف، به سردار سلیمانی، بازگو کننده نگرش آنان به ایران امروز، جبهه مقاومت و آینده مناسبات منطقه‌ای و جهانی است.

در پیگیری برنامه‌هایی که به مناسبت سالگرد شهادت آن اسطوره مبارزه داشته‌ام، لاجرم گپ و گفتی با نخبگان عرب، اندیشمندان، فعالان رسانه‌ای، سیاستمداران، ادبا و شاعران صورت گرفت که بر آن شدم، آنها را برای اطلاع فرهیختگان ایرانی منتشر کنم؛ نه از باب “خوش‌تر آن باشد که سرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران” که از حیث وحدت راه و هدف و میارزه، چه بسا ما و مردم منطقه را نتوان “ما و دیگری” تلقی کرد، بلکه از این روی که چهره ایران، مقاومت و سلیمانی را در نگاه و خرد عربی جستجو کنیم و بدانیم و بیاییم که ما و عرب‌ها چگونه به همدیگر می‌نگریم.

در این مجموعه گزارش‌ها از گپ و گفت هایم با نخبگان عرب -و احیاناً مسلمانان غیر عرب- علاوه بر تنوع نخبگان مخاطب از حیث تخصص و نوع فعالیت و حضور سیاسی و اجتماعی آنان، دیدگاه‌های متفاوت درباره شهید سلیمانی را هم در حد توان آورده‌ام و این واقعیت را واکاوی کرده‌ام که چرا برخی نخبگان، به رغم آنکه قلوبشان با سلیمانی و مقاومت و ایران است، اما راه سکوت را گزیده‌اند، گرچه خوشبختانه هنوز سیوف و شمشیرهاشان علیه مکتب سلیمانی نیست.

در این زمینه، نه بر آنم که سکوت آنان را همراهی با دشمن بدانم و آنان را خائن بنامم و نه آن را توجیه کنم و آنان را قدیسانی دربند دژخیم بخوانم که ناچار زبان در کام کشیده‌اند. هدف، بازنمایی واقعیت جامعه نخبگان عرب و مسلمان است، چنان که هست و ملت‌ها، تاریخ و بالاتر از آن، دادار آگاه به درون انسان‌ها داوری خواهند کرد.

همواره گفته‌ام که از ناکامی‌های جدی ما حتی در دوران پس از انقلاب، فقدان گفتگو با نخبگان آن سوی مرزها، به ویژه در جهان اسلام است. اگر در پیش از انقلاب، مراوداتی با دانشگاه‌ها و دانشگاهیان غربی -و نه لزوماً جامعه نخبگان و اندیشمندان به تمام معنای کلمه- وجود داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هم این مراودات کاهش یافت و هم ارتباط و گفتگو با نخبگان جهان اسلام به سطح بایسته خود نرسید و از حد بده بستان های دستگاه‌های حکومتی ذیربط -و نه نخبگان- آن هم با مخاطبان مورد نظر، در بزنگاه‌های نیاز فراتر نرفت و فاقد برنامه راهبردی، هماهنگی میان دستگاه‌ها، حضور نخبگان مستقل و اقدام فراتر از اولویت مأموریت‌های میدانی و ضرورت‌های آنی سیاسی و دیپلماتیک بود.
این سخن، زمان و زمینه‌ای دیگر می‌طلبد و در مقدمه‌ای بر گپ و گفت هایم با نخبگان عرب نمی گنجد، اما اشارتی کوتاه بدان ضروری نمود و خردمندان را اشارتی کافی است.

در این مجموعه گزارش‌ها، نخبگانی از شمال آفریقا و مغرب تا منطقه غرب آسیا و خلیج فارس و حتی افغانستان در شرق ایران، از مسلمان و مسیحی، سنی و شیعه، اسلام گرا و سکولار، ملی گرا و جهان وطن، موافق و مخالف، البته در حد بضاعت و امکان و با توجه به محدودیت بازه زمانی انجام گپ ها حضور دارند و چه بسا تنها غایب این گفتگوها تندروان مذهبی باشند. برخی را به طور اختصاصی و برخی دیگر را در مجموعه‌ای که با هم تجانس بیشتری داشت، خواهم آورد.

اکثر این نخبگان را به نام و با ذکر سوابق معرفی خواهم کرد تا نخبگان ایرانی بیشتر بدانند که چه کسی، با چه ویژگی‌هایی درباره ایران و سردار تاریخ معاصر دارد سخن می‌گوید. گروهی دیگر را که بسیار اندکند، به دلیل ملاحظاتی که در کشور خود دارند، به نام معرفی نخواهم کرد و حتی از بیان کامل پیشینه و ویژگی‌های آنان هم، از بیم شناخته شدن و در معرض مضایقات امنیتی یا اجتماعی قرار گرفتن خودداری خواهم کرد. خود این هم بعدی مهم از این جوامع را به مخاطب برخواهد نمود. این را هم بیفزایم که از یکایک این نخبگان مجوز انتشار گپ و گفت با آنان و نحوه آن را هم گرفته‌ام.

شاید بیش از نیمی از این نخبگان را شاعران تشکیل می‌دهند، زیرا یکی از برنامه‌هایی که در دو ماه گذشته پیگیری کرده‌ام، جمع آوری مجموعه شعر درباره آن اسوه مبارزه با ظلم بود که به سفارش و پیشنهاد “آژانس ادبی تماس” و برادر عزیز و پرتلاشم جناب امیر بیک محمدی و همراهی ناقدانه جناب دکتر کریم شنی و بازنگری و مشاوره شاعر سرشناس مقاومت سرکار خانم امل طنانه انجام و ویرایش عربی آن در بیروت و برگردان فارسی آن در تهران منتشر خواهد شد. این را هم اشاره کنم که گروهی از شاعران، چنان که در جهان عرب مرسوم و رایج است، علاوه بر اهتمام به شعر، خود از استادان و فعالان اجتماعی و سیاسی جوامع خویشند. وانگهی، شعر، داستان، رمان و متون ادبی بازتابی از وجدان عمومی جامعه است.
نگارنده امیدوار است که این تلاش، گامی در راه شناخت متقابل بیشتر نخبگان ایرانی و عرب و مقدمه‌ای برای گفتگوهای بیشتر آنان باشد. و همین جا به علاقه مندان، وعده کارهای بیشتر و جدی تری در این زمینه را می‌دهم.
با مدد از خدای متعال و تأسی به مکتب و راه و روح سردار شهید، در بخش نخست این سلسله گپ و گفت ها را از “ادریس هانی” اندیشمند بنام مغربی آغاز خواهم کرد. به یاری حق و اهدا به روح قهرمان مبارزه جهانی با ستم!

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید


5 × = سی پنج